سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 
قالب وبلاگ

السلام

بی اختیاری ذهنم در همه مراسمات، مرا به یاد پارک کردن یک پراید! میاندازد توی پس کوچه های قیطریه!!! و بعد از یک مراسم باشکوه! انتظار داغی که توش هــــوف هوف کردن های نوشیدن یک چای گلیظ! به ادم دست می دهد!
این را نوشتم که ابنائ بشر بدانند، بعد منزل نبود در سفر ظریف!  

و ما همچنان بیاد این رفیق شفیق هستیم

+ نخستین پست، خاطرات مشترک رو هم نوشتیم که آیندگان بدانند، باب این مشترکات فرهنگی نیز باز می باشد.


[ شنبه 92/8/18 ] [ 7:14 عصر ] [ مخبت ] [ نظرات () ]

درباره وبلاگ

میگن وقتی بچه شیشه میشگنه! اگه با مرام باشه میره قلکش رو میشکنه! و میره پیش صاحب شیشه و میگه همه پولم همینه... اونم اگه مثه بچه با مرام باشه... اشک بچه رو پاک میکنه و میگه حالا که خودت رو شکسته منم می بخشمت..... خدایا هم دلمون شکستست... هم قلکمون... اصلن بضاعت ما مزجاته! تازه گم هم شدیم... کسی نیست ما رو پیدا کنه؟! + و اکنون در سال 91 خانوداگی و دوستانه کردیم این وبلاگ رو برای نوشتن از سبک زندگی، یک زندگی به سبک ایرانی اسلامی تجربه ها و حکایت ها و آشپزی ها . .... هر چه به درد یک زندگانی! بکند
آرشیو مطالب


بازدید امروز: 83
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 56661